اسفنج ها
اسفنج ها ساده ترين حيوانات پر سلولي هستند و به عبارت ديگر پست ترين و يا ابتدايي ترين جانوران پر سلولي اند. بطور کلي محيط زيست آنها آبي و غالبا دريايي بودند و به جسم خارجي متصل اند. بدن اسفنج ها شبيه يک کيسه تو خالي است که در قاعده به وسيله يک پايه يا بدون پايه به جسمي متصل شده است. ديواره آن پر از سوراخ هاي ريز است و از اين جهت به آنها " Porifera " مي گويند (داراي Fera + سوراخ Porous). حفره مياني را اسپونگوسل گويند که خود از بالا توسط منفذي به نام اسکولوم (دهانه) به خارج باز مي شود. اسپونوگوسل در برخي از اسفنج ها بزرگ و عميق و در بعضي ديگر کوچک و کم عميق است. از نظر شکل بسيار متفاوتند و ممکن است به اشکال مختلف ، استوانه اي، منشوري، کروي، مخروطي، گلداني شکل، ديسکي شکل و... ديده شوند. برخي از آنها داراي پايه کوتاه يا بلند هستند. شکل حيوا ن در برخي ثابت است و در عده اي ديگر ممکن است متغير باشد. ابعاد آن غالبا بين 1 ميلي متر تا 2 متر در قطر و ارتفاع تغيير مي کند. اسفنج هاي عهد حاضر اکثرا به رنگ خاکستري يا خرمايي کم رنگ ديده مي شوند اما گاهي به رنگ هاي قرمز روشن، آبي، بنفش و سياه نيز ديده شده اند.
بدن اسفنج شامل سه نوع سلول اصلی است :
1- سلول های پیناکوسیت
2- سلول های یقه دار : که با تاژک خود جریان آب را به داخل حفره بدنی هدایت می نمایند .
3- سلول های آموبوئید : که سلول های اسکلتی و سلولهای مربوط به تولید مثل سلولهای آموبوئید در یک ماتریکس با سلول های آزاد (ژل کلوئیدی ) قرار می گیرند .
اسفنجها را بر اساس ساختمان اسکلت درونی به 4 رده تقسیم میکنند :
1- رده اسفنجهای آهکی با اسپیکولهایی از جنس کربنات کلسیم مانند لوکوسولینا.
2- رده اسفنجهای شیشهای با اسپیکولهای 6 محوری سیلیسی.
3- رده دمواسپونژیا متشکل از تارهای اسپونژین یا اسپیکولهای سیلیسی و یا هر دو.
4- رده اسکلرواسپونژیا با اسکلت داخلی آن مشابه با اسفنجهای معمولی.
ساختمان مجاری در اکثر اسفنجها ، بسیار پیچیده و دارای انشعابات زیادی است. مجاری با توجه به نوع انشعابات ، به سه گروه تقسیم میشوند: آسکون - سیکون - لوکون
استخوانبندی
بدن نرم اسفنجها بوسیله اجسام ریز متعددی به نام سوزنه (اسپیکول) که به صورت بلورهایی در درون مزانشیم جایگزین شدهاند نگهداری میشود. ترکیب شیمیایی اسپیکولها ، در انواع مختلف اسفنجها تفاوت دارد. در لوکوسولیناوسیفا ، از جنس کربنات کلسیم و در اسفنجهای شیشهای ، از جنس سیلیس است.
اسپیکولها از نظر اندازه و شکل خارجی متفاوت هستند. برخی از آنها پیچیدهاند. اسفنجهای حمام و برخی دیگر از اسفنجها دارای الیاف اسفنجی هستند. ترکیب شیمیایی این ماده مانند ناخن و پشم ، از جنس اسکلروپروتئین و کاملا در برابر آنزیمها مقاوم است.
تولیدمثل غیرجنسی
هرگاه قسمتی از اسفنج آسیب ببیند یا از بین رود، مجددا ترمیم میشود. قابلیت ترمیم در اسفنجها ، بسیار زیاد است. بطوری که هرگاه یاختههای بدن اسفنجی را کاملا از هم مجزا کنند و یاختهها را مجاور هم قرار دهند، اسفنج دوباره به صورت اولیه خود در میآید. تکثیر بسیاری از اسفنجها از راه جوانه زدن است. جوانه ممکن است از تنه اصلی جدا شود و یا متصل باقی بماند که در این صورت به تدریج بر توده اسفنج افزوده میشود. اسفنجهایی که در آب شیرین زندگی میکنند، دارای جوانههای داخلی هستند.
تشکیل جوانههای داخلی ، اسفنجها را از شرایط نامناسب محیطی ، مانند سرما و خشکی مصون نگه میدارد. جوانهها توسط ارکئوسیتها که محتوی مواد غذایی هستند، احاطه میشوند و گاهی نیز غشایی مقاوم ومجهز روزنه ، را فرا می گیرد. در شرایط نامساعد که تنه اصلی اسفنج از بین میرود، جوانهها آزاد میشوند. در شرایط مناسب برای رشد جوانه ، ارکئوسیتها از میان میکروپیل دیواره مقاوم بیرون میآیند و تشکیل اسفنج جدیدی میدهند.
تولید مثل جنسی در اسفنجها
بعضی از اسفنجها مثل سیفا ، یک جنسی و برخی دیگر دو جنسی هستند. تخم و اسپرم ، از ارکئوسیتها مشتق میشوند. اندام تناسلی در اسفنج وجود ندارد. تخم درون مزانشیم باقی میماند و بوسیله اسپرم ، اسفنج دیگری بارور میشود. ابتدا تخم بارور شده سه بار پیدرپی تقسیم میشود و هشت یاخته جدید بوجود میآورد.سطح تقسیم بعدی ، افقی است. هشت یاخته بزرگ ، اپیدرم را تشکیل میدهد و هشت یاخته کوچک ، کوانوسیتها را بوجود میآورد. این مرحله بلاستولاست و حفره داخلی بلاستوسیل نیز وجود دارد. پس از این مرحله لارو شناگر آزاد ، به نام آمفی بلاستولا بوجود میآید که به زودی ساکن میشود و پس از طی دوران رشد و نمو ، اسفنج بالغ را میسازد