غار کتله خور زنجان

 

غار کتله خور زنجان

غار عظيم و زيباى كتله خور در ۱۶۵ كيلومترى جنوب باخترى استان زنجان قرار گرفته كه از طريق جاده آسفالته زنجان- سلطانيه- خدابنده- گرماب و از طريق جاده زنجان- بيجار - گرماب و همچنين از جاده همدان- كبودرآهنگ نيز قابل دسترسى است. اين غار از شهر گرماب حدود ۷ كيلومتر فاصله دارد.غار كتله خور براساس بررسى هاى انجام گرفته معانى  مختلفى دارد مثل: تپه خورشيد روستاى بدون خورشيد و غيره كه مناسب ترين معنى به دست آمده يك كاربرد تركى بوده كه كتله به معنى پستى و بلندى و ناهموارى هاى داخل غار و خور به معنى راحتى و آسانى است كه به صورت كلى به معنى پستى و بلندى هاى راحت و دنج مى باشد. طبق عكس ها و نقشه هاى زمين شناسى غار كتله خور در دل كوه ساقيزلو در آهك هاى اليگوميوسن مربوط به دوران سوم زمين شناسى به وجود آمده و تقريباً حدود ۳۰ ميليون سال مى تواند قدمت داشته باشد.

دهانه ورودى غار كتله خور به صورت طاق مثلثى شكل به قطر ۷۰ سانتى متر بوده كه تنها راه دسترسى به داخل غار بوده و هست و سيلاب يا رودخانه كوچكى كه از جلوى ورودى غار رد مى شده باعث شده بود كه دهانه اين غار كمى بالاتر و در دامنه كوه قرار بگيرد كه بعداً اين سيلاب از قسمت هاى بالاتر منحرف گرديده است. اين دهانه تا سال ۱۳۷۲ به صورت طبيعى بوده كه از اين سال توسط معاون عمرانى استاندارى زنجان تعريض و بازگشايى گرديد.

هم اكنون اين غار به صورت سه طبقه خشك و طبقه چهارم به بعد مسيرهايى نيز به صورت آب بوده و زمين شناسان احتمال تشكيل چهار طبقه ديگر را تا سفره آب زيرزمينى نيز داده اند كه در سال ۲۰۰۳ ميلادى حدود ۳۰ كيلومتر از مسيرهاى متعدد غار توسط زمين شناسان آلمان و سوئيس نقشه بردارى شده و از سال ۷۲ تاكنون تقريباً ۵/۲ كيلومتر آن به صورت رفت و برگشت با نورپردازى هاى انجام گرفته آماده بازديد مى باشد.

 اين غار از لحاظ وسعت دومين غار جهان و از لحاظ زيبايى اولين غار جهان شناخته شده است كه گشت و گذار و ديدن پديده هاى داخل غار اعم از دهليزها و گذرگاه ها و وجود ستون هاى عظيم و وجود استلاگتيت ها (چكنده ها) استلاگميت ها (چكيده ها) به رنگ هاى مختلف و تعدادى قنديل هاى توخالى و نيسانى كه جزء كمياب ترين قنديل ها بوده و به لحاظ منحصر به فرد بودن جلوه ويژه اى به غار مى دهد.

قنديل هاى داخل غار در چند نوع بوده كه بخشى به صورت گل كلمى مى باشد. قنديل هاى گل كلمى به خاطر عدم رسوب گذارى رشد نداشته و قبلاً تشكيل هر ميلى متر اين نوع قنديل ها ۳۰ سال طول مى كشيده است ولى استلاگتيت ها و استلاگميت هاى غار كه قنديل هاى قلمى و نيسانى از اين نوع مى باشد اكنون فعال بوده و هر ۷ سال يك ميلى متر آن تشكيل مى شود كه البته اين رقم ها برآورد تقريبى مى باشد زيرا رشد قنديل ها به شرايط مانند قابل نفوذ يا غيرقابل نفوذ بودن سقف غار و غلظت بى كربنات محلول و سرعت آب و قابليت سقف جهت نگهدارى رسوبات و غيره بستگى دارد.

قنديل ها در سقف، كف و بدنه هاى غار به اشكال مختلفى مثل شير خوابيده، پنجه شير، پاى فيل، لباس عروس، قلعه شمع، سگ شكارى، دست شيطان، نخل سوخته، مريم مقدس، دو جادوگر، سفره عقد و عروس و داماد ديده مى شود. آب و هواى داخل غار در قسمت هاى مختلف متفاوت مى باشد.  

مثلاً در ورودى به دليل چرخش هوا تا ۴۰۰ مترى به صورت تقريباً خنك بوده و از ۱۱ درجه شروع و قسمت هاى جلوتر كه رطوبت  به بالاى ۹۰ درصد مى باشد به ۲۴ درجه نيز مى رسد و اكنون تنها موجود داخل غار به علت نبودن تغذيه و نور كافى فقط خفاش مى باشد كه در زمان غروب جهت تغذيه در ورودى غاررفت و آمد دارد.  ( به نقل از روزنامه همشهري )

 تحلیل زبان شناسی

 غار کتله خور هم سن غار علی صدر نیست. غار علی صدر در تشکیلات مربوط به ژوراسیک قرار دارد و سن تشکیلات آن بیش از 140 میلیون سال است. در حالیکه غار کتله خور در تشکیلات الیگومیوسن با سن کمتر از 40 میلیون سال قرار دارد. قدمت و تشکیل این دو غار ارتباطی به هم ندارد و نهایتا هم به هم ختم نمی‏شوند.

(سفره عقد) كه به نظر من زيباترين قسمت اين غار است . 

 متاسفانه برخی دوستان رسانه یی گفته اند که ((کتله)) به معنای ((غار)) و ((خور)) به معنای خورشید است ، پس بنابراین کتله خور یعنی غار خورشید.

اما این یک برداشت سطحی از نام این غار است.

درست توجه فرمایید که در فرهنگ زبان ایران زمین ، ((کت)) با ضمه ی روی ((ک)) به معنای سوراخ کوچک است....کما اینکه هنوز در شهری کهن مانند دزفول ( که از قدیمی ترین آریاییان هستند و قدمتی 7000 ساله دارند) عمل نخ کردن سوزن را ((کت کردن سوزن)) گویند. در کرمان هنوز به سوراخ های مجرای رابط آب بین دو باغ نیز ((کت)) گویند.

و لغت (( کوتوله )) نیز از اینجا ریشه میگیرد.

و اما همین لغت ((کت)) اگر با فتحه کاف همراه باشد در زبان ادبیات ایران زمین ضمن اینکه معنی ((تخت)) را میدهد (در نیشابور هنوز استفاده میشود و نیمکت دبستان نیز از آن ریشه میگیرد ) معنی دیگری نیز دارد و باز هم مانند (( کت)) با ضمه ی کاف...این ((کت)) با فتحه ی کاف معنی سوراخ رامیدهد.... منتها با مقیاس بزرگتر ..و جالب اینکه در شهر دزفول سوراخهای بزرگی که لب رودخانه دز توسط اهالی بطور عمودی حفر شده و شمایل یک غار کوچک را داشته و در گرمای 50 درجه این شهرستان بسیار خنک میباشند توسط مردم این دیار (( کت)) با فتحه ی کاف گفته میشود.

بر این اساس غار کتله خور زنجان چه با فتحه ی روی کاف همراه باشد و چه با ضمه.... فرقی نمیکند...چون ساختار این غار پر از سوراخ بوده و شبیه کلماتی مانند : کتک خور...آبشخور...مال خور.....کتله خور نیز به معنای غاری است که درون آن از هر سوی که بنگرید سوراخ خوری دارد.

و بدیهی است که پسوند ((له)) که به ((کت)) چسبیده..مانند کلمه ی ((کوتوله)) به معنای سوراخ کوچک است.
این تحلیل زبان شناسی متعلق به من نیست و تحقیقی کارشناسانه از محققی ادیب در خراسان بنام (( مهندس عباس موزونی)) است که مستقیما نقل قول نمودم.

فرايند کوهزايي از ديدگاه زمين ساخت صفحه اي

بر اساس نظريه زمين ساخت صفحه اي رشته كوه ها در امتداد مرزهاي همگراي صفحه ها بوجود مي آيند و بسته به نوع صفحه هاي دو طرف اين مرز انواع مختلفي از كمربند هاي كوهزايي را ايجاد مي كنند:


۱- رشته كوه هاي حاصل از همگرايي دو صفحه اقيانوسي: در اثر فرورانش يك صفحه اقيانوسي به زير صفحه اقيانوسي ديگر ، جزاير كماني يا قوسي شكل مي گيرد. مثل جزاير تونگا در جنوب اقيانوس آرام.


۲- رشته كوه هاي حاصل از فرورانش يك صفحه اقيانوسي به زير يك صفحه قاره اي: بهترين مثال آن رشته كوه هاي آند در امريكاي جنوبي است . توالي ضخيم رسوبات چين خورده و دگرشكل شده و سفره هاي رورانده ، دگرگوني شديد و ماگماتيسم فراوان از نشانه هاي اين نوع كوهزايي است.


۳- رشته كوه هاي حاصل از همگرايي دو صفحه قاره اي : اين نوع بسيار پيچيده تر از انواع ديگر است و راندگي هاي فراوان مطالعه و تفسير آن را دشوار كرده است. رشته كوه آلپ – هيماليا مثال خوبي از اين نوع كوهزايي است.

۴- رشته كوه هاي حاصل از برخورد صفحه قاره اي با يك كمان اقيانوسي: براي مثال مي توان از رشته كوه كمان باندا در غرب گينه نو نام برد. اين نوع كوهزايي ابعاد كوچكتري نسبت به نوع برخورد قاره-قاره دارد.

چرخه زمين ناوديسي

آبووين جهت تشكيل زمين ناوديس و كوهزايي مدلي را ارائه نموده است. در اين مدل چرخه زمين ناوديسي به سه بخش تقسيم شده است:

۱-دوره زمين ناوديسي(Geosyncline period) :

اين دوره مرحله ايجاد و توسعه زمين ناوديس است. در مرحله زايشي در قسمتي از پوسته فرونشست رخ مي دهد و بين دو ناحيه فرونشست يك زمين تاقديس(Geoanticline) بوجود مي آيد. رسوبات در ميوژئوسن كلاين ويوژئوسن كلاين تهنشين مي گردد. زماني كه ضخامت رسوبات به اندازه معيني رسيد، مرحله كوهزايي به دليل گرم شدن رسوبات در كف زمين ناوديس و همچنين ايجاد تعادل ايزوستاتيكي آغاز مي شود و همراه با آن فيليش ها در هر دو زمين ناوديس رسوب مي كنند.

۲-دوره زمين ناوديسي پسين(Late geosyncline period) :

در اين مرحله رسوبات مولاس در ميوژئوسن كلاين و رسوبات مولاس به همراه سنگ هاي ماگمايي در يوژئوسن كلاين بوجود مي آيد. همچنين عملكرد نيرو هاي فشارشي موجب ايجاد و توسعه گسل هاي رانده و سفره هاي رورانده(Nappe) مي گردد.

۳-دوره پس از زمين ناوديس(Post geosyncline period) :در اين دوره ميوژئوسن كلاين و يوژئوسن كلاين دچار نيروهاي كششي شده و در آن فروزمين هايي بوجود مي آيد. همچنين در يوژئوسن كلاين ها بازالت نيز تشكيل مي شود. ايجاد فروزمين ها چرخه زمين ناوديسي را مجددا آغاز مي كند.

معدن مس سرچشمه

 

مجتمع مس سرچشمه در 160 كيلومتري جنوب غرب كرمان و 50 كيلومتري جنوب رفسنجان قرار دارد. ارتفاع اين ناحيه از سطح دريا بهطور متوسط 2600 متر و بلندترين نقطه آن 3000 متر است. كانسارهاي سرچشمه در قسمت مركزي سلسله جبال زاگرس قرار گرفته و متشكل از سنگهاي چين خورده گسله، سنگهاي رسوبي و مواد آتشفشاني اوايل دوران سوم است.

       كانسار معدن مس سرچشمه از نوع پروفيري است. اين معدن يكي از بزرگترين معادن روباز جهان به شمار ميرود و ذخيره زمين شناسي آن،  بالغ بر يك ميليارد و دويست ميليون تن سنگ سولفوري با عيار متوسط 7/0 درصد برآورد شده است.

       استخراج در معدن سرچشمه بدين شرح است كه پس از عمليات انفجار، سنگ معدن بر اساس نوع و مشخصات مربوطه توسط كاميونهاي بزرگ معدني به محل مناسب انتقال مييابد و از آنجا با توجه به برنامه توليد معدن جهت سنگ شكن اوليه(از نوع ژيراتوري) بارگيري مي شود. پس از خردايش، خاك با دانه بندي 100 درصد زير 8 اينچ در انبار درشت با ظرفيت 150 هزار تن ذخيره ميشود. 

      در حال حاضر و پس از انجام فاز اول توسعه معدن، ميزان سنگ سولفوري قابل انتقال به سنگ شكن اوليه به سقف 60 هزار تن در روز با عيار متوسط 9/0 درصد رسيده است كه با اجراي فاز دوم توسعه، اين ميزان به حدود 80 هزار تن در روز با عيار متوسط 85/0 درصد خواهد رسيد.

  

کوههای ایران

کوههای ایران


کوههای ایران

حدود 90 درصد از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است و حدود 54 درصد خاک ایران را کوهها شکل داده اند. بدین صورت می توان گفت ایران کشوری کوهستانی محسوب می‌شود و بیش از نیمی از مساحت کشور را کوه‌ها و ارتفاعات، و کمتر از 4/1 آن را نیز اراضی قابل کشت تشکیل داده است.

کوههای ایران بخشی از سلسله کوههای آلپ – هیمالیا می باشد. این سلسله کوههای از کوهستانهای جنوب فرانسه آغاز و پس از عبور از رشته کوه آلپ، از طریق شبه جزیره بالکان وارد ترکیه می شود. سپس این کمربند کوهستانی به دو شاخه شمالی - جنوبی تقسیم بندی می شود. شاخه شمالی از طریق رشته کوههای قفقاز کوچک (آذربایجان) وارد ایران شده و بصورت رشته کوه البرز به سمت جنوب و سپس به سمت شرق ادامه می یابد. شاخه جنوبی آلپ – هیمالیا از طریق جنوب ترکیه وارد ایران شده و کوههای زاگرس را تشکیل می دهد و به سمت جنوب شرق امتداد می یابد. رشته شمالی (البرز) پس از عبور از افغانستان به فلات تبت می رسد و رشته جنوبی (زاگرس) پس از اتصال به پهنه مکران از طریق پاکستان به فلات تبت می پیوندد. روند سلسله کوههای آلپ - هیمالیا در شرق فلات تبت (شرق چین) به سمت جنوب تغییر کرده، از مجمع الجزایر فیلیپین و اندونزی و از شمال استرالیا می گذرد و در اقیانوس آرام تا نیوزلند ادامه می یابد. این کمربند عظیم محل برخورد دو ابر قاره اوراسیا و گندوانا که خود از چندین کمربند کوه زایی کوچکتر نظیر البرز، زاگرس و ........ تشکیل شده است.

همانطور که بین دو ابرقاره اوراسیا در شمال و گندوانا در جنوب سلسله کوههای آلپ – هیمالیا تشکیل شده اند، بین دو خرد قاره لوت در ایران و هیرمند در افغانستان نیز کوههایی تشکیل شده اند که به مجموعه کوههای شرق ایران معروفند. کوههای ایران به دو شکل تقسیم بندی شده اند، در این مبحث سعی شده هر دو تقسیم بندی مورد بررسی قرار گیرد.

می توان گفت: فلات مثلثی شکل ایران از کوههای البرز در شمال، زاگرس در غرب و جنوب غرب و ارتفاعات مکران در جنوب تشکیل شده و دیواره شرقی فلات را کوهستانهای شرق ایران می سازد. لذا می توان اینگونه بیان نمود که، ایران سرزمینی کوهستانی است که نواحی مرکزی آنرا شوره زارها، شن زارها، دریاچه های شور و دشتها پوشانده است.

بعلاوه در سرزمینهای داخلی فلات مرکزی ایران علاوه بر نواحی پست، رشته کوهها و ارتفاعات منفردی نیز وجود دارد.

بدین شکل می توان مجموعه کوهستانهای ایران را به پنج گروه عمده زیر تقسیم بندی کرد.

1- رشته کوههای شمالی فلات ایران (کمربند کوه زایی البرز)

این رشته کوهها از جنوب غربی خزر آغاز و با گذر از جنوب دریا تا شمال خراسان امتداد می یابد. بدلیل برخورد خرد قاره ایران به صفحه توران این بخش به کمربند کوه زایی البرز معروف است. این رشته کوهها به سه بخش تقسیم می گردد که عبارتند از: کوههای جنوب غرب دریای خزر، رشته کوههای البرز و رشته کوههای شمال خراسان.

1-1- کوههای جنوب غرب دریای خزر

این رشته کوهها روند شمالی جنوبی دارند و قلل مرتفع آنها حاصل فورانهای آتشفشانی است. کوههای این رشته در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی گسترده شده که مهمترین آنها سبلان، سهند، بزغوش، ارسباران، گشتاسر، جلفا و ..... است.

1-2- رشته کوه البرز

رشته کوه البرز مرز میان دو اقلیم متفاوت است. دامنه های شمالی آن به اقلیم ساحلی دریای خزر و دامنه جنوبی آن به اقلیم مرکزی ایران مشرف می باشد.

این رشته به سه بخش غربی، مرکزی و شرقی تقسیم بندی شده.

البرز غربی

از جنوب غرب دریای خزر با کوههای طوالش شروع شد می شود. کوههای طالقان و منطقه تخت سلیمان از مهمترین بخشهای البرز غربی به شمار می رود.

البرز مرکزی -

این رشته در جنوب دریای خزر بوده و مهمترین قلل آن، دماوند، خلنو، توچال و .... است.

البرز شرقی –

این رشته از شمال شهرهای سمنان، دامغان و شاهرود می گذرد و تا شرق آزاد شهر امتداد می یابد. از ارتفاعات این بخش می توان به شاه کوه اشاره نمود.

1-3- رشته کوههای شمال خراسان

این رشته به صورت دو شاخه در شمال و جنوب دشت مشهد کشیده شده. شاخه شمالی به پهنه کپه داغ معروف است که هزار مسجد و رادکان از معروفترین رشته کوههای آن می باشد. این رشته از شمال شهرهای بجنورد، قوچان و مشهد می گذرد.

شاخه جنوبی دشت مشهد به رشته کوههای بینالود معروف است و از طریق رشته کوههای شاه جهان و آلاداغ به البرز می پیوندد.

2- رشته کوههای غرب و جنوب فلات ایران (کمربند کوه زایی زاگرس)

کوههای زاگرس، سراسر غرب، جنوب غرب و قسمتی از جنوب کشور، از آذربایجان تا شمال تنگه هرمز را می پوشاند. زاگرس حاصل برخورد صفحه عربستان با خرد قاره ایران است و به علت ادامه سپر عربستان به سمت شمال شرق (عمود بر روند زاگرس) به سه ناحیه تقسیم می شود.

- کمربند چین خورده زاگرس

- زاگرس مرتفع

- کمربند سنندج – سیرجان

اساس این تقسیم بندی بر مبنای خصوصیات زمین شناسی و مورفولوژی است.

البته گروهی از زمین شناسان کمربند سنندج – سیرجان را جزو ایران مرکزی می دانند. اما چون روند این ارتفاعات موازی روند زاگرس مرتفع ( شمال غرب – جنوب شرق) است، می توان آنرا جزوی از رشته کوههای غرب و جنوب غرب فلات ایران دانست. از طرفی پیدایش و تکوین همه این ارتفاعات در یک سیستم تکتونیکی واحد توجیه پذیر است.

2-1- کمربند چین خورده زاگرس

این ناحیه به صورت نواری باریک و طویل در شمال خلیج فارس و شمال شرق دشت خوزستان کشیده شده. کوههای گنو، شب و گاو بست از ارتفاعات مهم این رشته به شمار می روند.

2-2- زاگرس مرتفع

این رشته از مرز آذربایجان غربی با ترکیه و همینطور از محل تلاقی مرزهای ایران، ترکیه و عراق شروع می شود و به شکل دایره ای سراسر جنوب غرب ایران را در بر می گیرد. این رشته در شمال خلیج فارس به سمت شرق تا پهنه مکران ادامه می یابد. رشته کوههای دنا، اشتران کوه و زرد کوه از مهمترین بخشهای رشته کوه زاگرس مرتفع به حساب می آیند.

2-3- کمربند سنندج – سیرجان

این ناحیه نوار باریک و طویل کوهستانی در شمال شرق زاگرس مرتفع است که از سنندج در شمال غرب تا سیرجان در جنوب شرق کشیده می شود. دره بید در شمال شرق و فریدون شهر و رشته کوه الوند در شمال همدان از مهمترین ارتفاعات این رشته محسوب می شوند.

3- کوههای شمال دریای عمان (پهنه مکران)

منطقه کوهستانی که از شمال توسط هامون جازموریان و از جنوب توسط دریای عمان محدود شده و به پهنه مکران معروف است. این پهنه از غرب و در شمال تنگه هرمز به زاگرس متصل شده و از شرق به کوههای پاکستان می پیوندد. پهنه کوههای بشاگرد مهمترین رشته این منطقه است. آتشفشانهای جوان بزمان و تفتان نیز در شمال این پهنه قرار دارند. پهنه مکران از طریق این آتشفشانها به کوهستانهای شرق ایران و کوههای ایران مرکزی متصل می شود.

4- کوهستانهای شرق فلات ایران (ناحیه ایرانشهر و بیرجند)

این کوهها از شمال بیرجند تا ایرانشهر در جنوب بلوچستان کشیده شده اند و امتداد آنها شمالی جنوبی است و میان مناطق پست کویر لوت در ایران و هیرمند در افغانستان واقع شده. کوهستانهای شرق ایران از جنوب توسط تفتان و کوههای بیرگ به پهنه مکران متصل می شود. این کوهها از شمال از طریق ارتفاعات آهنگران و توسط بعضی از رشته ارتفاعات ایران مرکزی به کوههای شمال خراسان می پیوندد.

5- نواحی مرکزی فلات ایران (ایران مرکزی)

کوههای نواحی مرکزی فلات ایران به دو دسته عمده تقسیم می شوند که عبارتند از:

- ارتفاعات منفرد و پراکنده در سطح فلات ایران

کوههای جغتای در شمال سبزوار، چهل تن در شمال کاشمر و تربت حیدریه، رشته ارتفاعات بین طبس و کرمان شامل کوههای نیزار، کوه مرغوب و کوه پلوار، رشید کوه در جنوب دشت کویر، کوه دربید در شمال شرق یزد و کوه یخ آب در جنوب دریاچه نمک از مهمترین رشته کوهها و ارتفاعات پراکنده ایران مرکزی محسوب می شوند.

- رشته کوههایی که در امتدادقطر بزرگ کشور از شمال غرب به جنوب شرق کشیده شده و به کمربند ارومیه - دختر معروف است.

روند این رشته از روند زاگرس تبعیت می کند. این رشته در شمال به زاگرس و از جنوب به آتشفشان تفتان می پیوندد. بزمان – جبال بارز، کوههای هزار ولاله زار در شمال بافت، شیرکوه یزد، کوه کرکس، کوه اینچه قاره، کوه اوزون بلاغ و کوه بلقیس از مهمترین ارتفاعات این رشته محسوب می شوند.

--------------------------

البته امروزه با به کار گیری تقسیم بندی دقیقتری می توان کوهستان ایران را به 8 منطقه جغرافیایی تقسیم بندی نمود. این تقسیم بندی تا حدود زیادی به تقسیم بندی استانی کشور نزدیک بوده و شرایط راحتتری را برای آشنایی کوهنوردان با نواحی کوهستانی ایران فراحم آورده. این تقسیم بندی شامل موارد زیر می باشد:

1- رشته کوه البرز

این رشته از حوالی جنوب آستارا آغاز و با قوسی بلند در جنوب دریای خزر تا نزدیک علی آباد کتول پیش می رود. عرض این رشته بین 100 تا 150 کیلومتر بوده و فشردگی کوهها در منطقه مرکزی بیشتر به چشم می خورد. دماوند بلندترین قله ایران با ارتفاع 5671 متر در این رشته کوه واقع شده.

ساختار البرز از 5 قسمت تشکیل شده. که عبارت است از:

1-1- البرز شرقی

در شمال شهرهای شاهرود، دامغان و سمنان و همینطور در جنوب جنگلهای حدفاصل علی آباد کتول تا بابل قرار دارد. قسمت مرتفع آن در شمال شاهرود شامل قلل شاهوار، شاهکوه، چالویی، کاه کشان و یزدگی می باشد. در بخش غربی این رشته قلل نروا، قدمگاه، سائو و همایی جای دارد. حدفاصل این دو بخش را رشته کوههای کم ارتفاع جهان مورا بخصوص در شمال دامغان پوشانده است.

1-2- رشته کوه فیروز کوه

رشته کوهی فشرده که از شمال در حدفاصل بابل تا آمل و از جنوب درحد فاصل فیروز کوه و دماوند قرار دارد. دره هراز این رشته را از البرز مرکزی جدا می کند. در شرق نیز توسط تالار و حبه رود از البرز شرقی جدا شده. دوبرار، زرین کوه، پاشوره، هلزم، سوادکوه و .......از مهمترین کوههای این رشته به حساب می آیند.

1-3- البرز مرکزی

کوههای حدفاصل دره هراز در شرق و دره رودخانه کرج - چالوس در غرب که از شمال در حدفاصل آمل و چالوس و دریای مازندران و در جنوب به شهرهای کرج، تهران و دماوند ختم می شود بخش البرز مرکزی را تشکیل می دهند. دماوند، آزاد کوه، خلنو، خرسنگ، مهرچال و توچال ........ از مهمترین کوههای این بخش به شمار می روند.

1-4- البرز غربی

این رشته از شرق توسط رودخانه کرج – چالوس از البرز مرکزی جدا و از غرب به سفید رود ختم می شود. چالوس در منتهی الیه شمال شرق و رشت در حد نهایی غرب آن قرار دارد، از جنوب نیز درحد فاصل شهرهای کرج، قزوین، لوشان و منجیل قرار دارد. علم کوه، تخت سلیمان، شاه البرز و ........ از مهمترین کوههای این رشته محسوب می شوند.

1-5- کوههای گیلان

این رشته در حدفاصل سفید رود تا آستارا و اردبیل قرار دارد. رشت در شمال این ناحیه و دره رود قزل اوزن، سفید رود و شهرستان آب بر و خلخال در جنوب و جنوب غرب آن قرار دارند. شاه معلم، سفید کوه و ..... از مهمترین کوههای این ناحیه می باشند.

2- رشته کوه زاگرس

در حد فاصل دشتهای خوزستان و عراق تا نواحی مرکزی ایران یکی دیگر از مهمترین رشته کوههای ایران شکل گرفته که از شمال غرب تا جنوب شرق گسترده شده. این رشته را از نظر پراکندگی کوهها می توان به سه بخش شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم بندی نمود.

بخش شمالی شامل: رشته اشترانکوه با قللی همچون: سن بران، قالی کوه، هشتاد، قبله، پریز و .........

بخش مرکزی شامل: رشته زرد کوه بختیاری و قللی همچون: شاه شهیدان، کلونچی، هفت تنان، شاهان کوه، فردان و .........

بخش جنوبی شامل: رشته دنا با قللی نظیر: قاش مستان، مورگل، کل قدوس، رنج و ..........

3- قلل ممتد مرکزی

نواحی مرتفع طویل و منقطع و تا حدی منفرد که توسط بیابانها از سایر نقاط کوهستانی ایران جدا شده. این قلل از تفرش با قله نقره کمر آغاز و قلل غلیق، ولیجیا، کرگز، کرکس، شیرکوه، تزرجان و ....... تا شهر بابک کرمان امتداد می یابد.

4- نوار مرکزی آذربایجان غربی

این رشته در حدفاصل ایران و ترکیه و بخشی از عراق قرار دارد، از ماکو در شمال غرب ایران آغاز و تا نواحی کردستان به سمت جنوب پیش می رود. ارومیه و دریاچه آن در شرق این کوهها قرار دارند. چل مر شهیدان، بز سینا، سیاه کوه و ....... از مهمترین کوههای این منطقه می باشند.

5- کوههای خراسان

این قلل غالبا به شکل پراکنده در سه استان خراسان قرار دارند. خط الراس بینالود، شیرباد و زرگان، قلل پراکنده ملکوه، چهل تن، سالوک آلاداغ، هزار مسجد و ....... از قلل مهم این رشته محسوب می شوند.

6- کوههای کرمان

مجموعه ای از قلل مرتفع و بعضا دشوار می باشند که در اطراف شهرهای کرمان، ماهان، جوپار، بم و جیرفت پراکنده اند.هزار، لاله زار، جوپار، سه شاخ، پلوار، بارز و ...... بخشی از کوههای این منطقه را تشکیل می دهند.

7- کوههای کردستان

این رشته به صورت متصل یا نیمه متصل در شمال زاگرس جای دارد که دامنه آن تا نواحی کوهستانی لرستان پیش می رود. شاهو، چهل چشمه، برانان، دالاخانی، بیستون، پرو، گرین و ...... جزو قلل مهم این منطقه محسوب می شوند.

8- قلل منفرد

مجموعه ای از این قلل به شکل پراکنده در همه جای ایران به چشم می خوردکه بعضا خط الراسهای کوچک و بزرگی را شکل می دهند. در میان این قلل می توان کوههای شاخصی را نیز مشاهده کرد. سبلان، سهند، تفتان، بزمان، نای بند، الوند و ..... از جمله قلل منفرد ایران به شمار می روند.

غار علیصدر

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

کوهستان الوند

 
 
 
 
 
 
 

میدان میشان - همدان
 
 
 
 
 
 
 
 
 

بلندترین قله ها

 بلندترین قله ها

نام قله

رشته کوه

محل

ارتفاع

(برحسب متر)

اورست

هیمالیا

نپال

8848

کادو

قره قوروم

شمال هند

 

8611

کان چن جونکا

هیمالیا

نپال

 8337

مائولاگیری

هیمالیا

نپال

8037

ناتگاپاربات

هیمالیا

شمال هند

 

7980

تاتلاموی

هیمالیا

شمال هند

7693

 راکاپوشیی

هیمالیا

شمال هند

7665

کاست

هیمالیا 

هند- تبت

7634

توریج میبر

هیمالیا

پاکستان  

7570

ماکالو

هیمالیا

نپال

 

7472

موزتغ

کوئن لون

چین

 7167 

اکون کاگوا

آند

آرژانتین- شیلی

6960

کان کنج هان

هیمالیا

هند

6910

اوچول دل سالادو

آند

آرژانتین- شیلی

 6908

بونت

آند

آرژانتین

 6770

اواسکاران

آند

پرو

6768

کونک جو

هیمالیا

بوتان

6713

فالو-اروقره

آند

آرژانتین-شیلی

6690

اینکاهواسی

آند

آرژانتین- شیلی

6515

کارتی پرو

آند

پرو

6506

ساجاما

 آند

بولیوی

 6466

مک کینلی

آلاسکا

آلاسکا

 6194

لوگان

سن الیاس

کانادا

 6050

کلیمانجارو

.....

تانگانیا

 5859

اوریرایا

.....

شرق مکزیک

 5700

دماوند

البرز

        ایران

 5671 

البروس

سن الیاس

آلاسکا- کانادا

 5633 

آرارات

ارمنستان

ترکیه

5402 

لوگانیا

سن الیاس

کانادا

 5165

دیک تائو

قفقاز

قفقاز

 5116 

استانی

روون روزی

اوگاندا- زئیر

 5109

سبلان

کوههای آذربایجان

ایران

 4811

علم کوه

البرز

ایران

 4850 

مون بلان

آلپ

فرانسه

4809 

ویلهلم

کوههای گینه

گینه

4694

روزا

آلپ

ایتالیا- سوئیس

 4633 

راس دهشان

کوههای اتیوپی

اتیوپی

 

4620

  

مارکهام

.....

قاره قطب جنوب

3710 

وایس هورمن

آلپ

سوئیس

 4580

دنا

زاگرس

ایران

 4506 

طبقال

اطلسی

مراکش

 4276 

کوتاکینابالو

.....

مالزی

4165 

تفتان

کوههای شرقی

ایران

 4101

فوجی یاما

.....

          ژاپن

 4042 

سهند

کوههای آذربایجان

ایران

3773

 

 

اسکارن{معدن}

اسکارن

 

واژه اسکارن اولین بار در سوئد به عنوان یک اصطلاح معدنی، برای توصیف گانگ کالک سیلیکاته نسبتا درشت همراه با بعضی از ذخایر آهن به کار گرفته می‌شد. طبق تعریف واژه اسکارن به سنگهایی اطلاق میشود که از سیلیکاته Mg,Ca,Fe تشکیل شده اند و در نتیجه جانشینی Mg,Fe,Al,Si در سنگهای غنی از کربنات (آهک یا دولومیت) حاصل می‌شوند. اسکارن ها غالبا در نزدیکی توده های نفوذی تشکیل میشوند و دارای انواع مختلفی می باشند.


تصویر

انواع اسکارن

اسکارنها می توانند بر اساس معیارهای مختلفی تقسیم بندی می‌شوند: اگزواسکارن و اندواسکاران واژه های معمولی هستند که به ترتیب برای بیان پروتولیت رسوبی و آذرین به کار می روند. اسکارن منیزیمی و کلسیک برای توصیف ترکیب شیمیایی غالب پروتولیت و کانیهای اسکارنی حاصله به کار می رود. این واژه ها می توانند به صورت ترکیبی هم بیان شوند. مثل اگزواسکارن منیزیمی، که شامل اسکارن فورستریت- دیوسپیدی تشکیل شده از دولستون می باشد. هورنفلس کالک سیلیکاته یک واژه توصیفی است که برای سنگهای کالک سیلیکاته دانه ریز حاصل از دگرگونی سنگهای کربناته ناخالص مثل آهک سیلتی و شیل کربناته اطلاق میشود. اسکارنهای واکنشی از دگرگونی ایزوکمیکال لایه های نازکی از سنگهای شیلی و آهکی که به طور میان لایه ای قرار گرفته باشند، تشکیل می شوند.

اسکارنوئید

اسکارنوئید برای توصیف سنگهای کالک سیلیکاته نسبتا دانه ریز و فقیر از آهن به کار می رود که از نظر ژنتیکی حد واسط بین هورنفلس دگرگونی محض و اسکارن متاسوماتیکی دانه درشت محض می باشد (بعضا اسکاران تراوشی نیز خوانده میشود). اسکارنوئید برای توصیف سنگهای غنی از گارنت با منشا نامعلوم به کار می‌رود. در تمام واژه های فوق الذکر،ترکیب و بافت اسکارن توسط ترکیب و بافت پرتولیت کنترل می شود اغلب ذخایر اسکارنی که از لحاظ اقتصادی مهم اند از انتقال متاسوماتیکی در مقیاس بزرگ حاصل می شوند که در آن ترکیب سیال، کانی شناسی اسکارن و کانه های حاصله را کنترل می کند.

تکامل اسکارنها در زمان و مکان

اسکارنها در همه جا و در سنگها میزبان با هر سنی یافت می شوند. اگر چه اکثرا در واحدهای سنگی کربناته تشکیل می شوند، اما در بیشتر انواع سنگها شامل شیل، ماسه سنگ، گرانیت، بازالت و کوماتئیت نیز می توانند تشکیل شوند. اسکارنها در طی دگرگونی ناحیه ای یا تماسی و در اثر فرآیندهای متاسوماتیکی سیالهای با منشا ماگمایی، دگرگونی، جوی یا دریایی تشکیل می شوند. این ذخایر در جوار توده های نفوذی، در طول گسلها و زونهای برشی اصلی، در سیستم های ژئوترمالی کم عمق، زیر کف دریا و مناطق دگرگونی دفنی عمیق واقع در اعماق کم پوسته یافت میشوند.

تصویر


چیزی که در این محیط های بسیار متفاوت باعث تمایز و تشخیص یک سنگ به عنوان اسکارن میشود کانی شناسی خاص آن می باشد که شامل تنوع وسیعی از کانیهای کالک سیلیکاته و دیگر کانیهای مربوطه می باشد که معمولا گارنت و پیروکسن غالب اند. بنابراین حضور اسکارن الزاما نشانگر یک جایگاه زمینشناسی خاص یا ترکیب سنگی ویژه نمی باشد اما تشکیل و توسعه آن نشان می دهد که حرارت، فشار، ترکیب سیال و سنگ میزبان در رنجی بوده که برای تشکیل کانیهای اسکارنی مناسب بوده اند.

کانی شناسی اسکارن

تعریف و طبقه بندی کانسارهای اسکارنی بر اساس کانی شناسی آنها استوار می باشد. بعضی از کانیها مثل کوارتز و کلسیت تقریبا در همه اسکارنها حضور دارند و بعضی دیگر همچون هومیت، پریکلاز، فلوگلوپیت، تالک، سرپانیتن و بروسیت مختص اسکارنهای منیزیمی هستند و در اغلب سایر انواع اسکارنها حضور ندارند. به علاوه تعداد زیادی از کانیهای حاوی قلع، بور، بریلیوم و فلوئور نیز وجود دارند که پاراژنزهای بسیار کمیاب ولی مهمی را تشکیل می دذهند. کانی هایی که هم برای طبقه بندی و هم برای اکتشاف اسکارنها مفیدند، مثل گارنت، پیروکسن و آمفیبول، در تمام انواع اسکارنها حضور دارند. و تنوعات ترکیبی مشخصی را از خود نشان می دهند.

علت گران بودن هزینه اکتشاف در ایران

علت گران بودن هزینه اکتشاف در ایران

 

در کشور ما گران ترین بخش اکتشاف، حفاری است و گاه قیمت اکتشاف در کشور ما، از کشورهای غربی گران تر تمام می شود.

علت این مسئله این است که ماشین آلات حفاری، همگی تولید خارج است و معمولا در کشور تولید نمی شود. با این حال به نظر می رسد که مسایلی چون وقت کشی در هنگام حفاری ، نبود تجربه کافی و تجربه اندک کاردانان و کارشناسان حفاری، نقش بیشتری در افزایش هزینه حفاری داشته باشد.

در زمینه اکتشاف، از نظر نیروی متخصص و تحصیل کرده و پژوهشگر در بخش زمین شناسی و اکتشاف مشکل اساسی وجود ندارد و تقریبا تمامی روش ها و مدل های جدید اکتشافی را متخصصان و پژوهشگران این بخش به خوبی فرا گرفته اند و به صورت نظری در دانشگاه ها تدریس می شود.

اما آنچه که امروزه در این بخش در ارتباط با علم روز کمبود داریم، نبود نقشه های فلز زایی است که خطوط کلی اکتشاف را مشخص می کند و نبود یک مرکز سازمان یافته از پژوهشگرانی که مسایل کلی اکتشاف را طراحی کرده و نقاط ضعف و قوت آن را نقد و ارزیابی کنند و همچنین نبود بانک اطلاعات معدنی و زمین شناسی که همه اطلاعات موجود را در یک مرکز جمع آوری کند.

همچنین ابزارهای اکتشاف شامل نرم افزارها و سخت افزارهای جدید اکتشافی و نیز به روش ماهواره ای، تجهیزات رایانه ای، ژئوفیزیکی و نیز دستگاه های آزمایشگاهی برای تجزیه نمونه های معدنی و نیز وجود نیروی متخصص و ماهر برای استفاده از دستگاه های خریداری شده، از نیازهای ضروری ایران است که از این لحاظ، با کشورهای معدنی دنیا فاصله زیادی دارد. در همین راستا، دانش وضعیت تولید فروکروم، فرومنگنز و فرومولیبدن موجود است.

در ایران با توجه به ان که بسیاری از ذخایر فلزی دیگر مانند تیتانیم ، کروم، آنتیموان و ... وجود دارد، هنوز دانش فنی و صنعت استحصال آنها در کشور وجود ندارد و یا بین نسبت تولید و میزان ذخایر ارتباط منطقی دیده نمی شود.

همراه با پیشرفت های فناوری، عیار اقتصادی بهره برداری در حال پائین رفتن است.
دانش ما با جایگزین کردن مواد، تغییر در حالت تبلور، بالا بردن ویژگی های
فیزیکی از بار مصرف مواد خام به شدت کاسته می شود.

گذر از لامپ و
خازن به IC، ریز پردازشگر و پس از آن مواد هوشمند و یا علم سرامیک و رشد بلورها، همه نشان دهنده تلاشی در راه ناهمسان کرده رشد فناوری و مصرف مواد دارند.

اغلب کالای معدنی، اکنون در مقایسه با تورم جهانی بسیار ارزان تر از هر زمان دیگر به فروش می رسد.
به طور کلی طی سالهای متمادی، بهای بیشتر مواد معدنی با تورم پیش نرفته است.
تنها بهای گاز طبیعی،
طلا ، کبالت ، الماس ، گوهرها، ورمیکولیت ، احتمالا نیکل ، منگنز و آرسنیک بین سالهای 1960 تا 1995 از تورم پیشی گرفته اند.

در حقیقت، قیمت کالای معدنی تابعی از تغییرات کوتاه مدت عرضه و تقاضا بوده و غالبا از آن به عنوان تقاضا بوده و غالبا از آن به عنوان تقاضای حاشیه ای یاد می شود.
اثرات کوتاه مدت می تواند ناشی از اتفاقات می باشد که باعث جایگزینی مصرف مواد در یک کاربرد مهم شده و یا در نتیجه تغییر دولت در یک کشور عمده تولید کننده باشد.
همین روندهای دراز مدت، این واقعیت ها را از نظر پنهان می کند.

به طور کلی، کانسارهایی که تا ژرفای حدود 200 – 100 متری قرار دارند، با توجه به نوع کانسار و میزان ذخیره و دیگر ویژگی های معدنی به روش روباز و کانسارهای موجود در ژرفای بیشتر، با روش های زیرزمینی استخراج می شود.

کانسار هایی که در آنها کانه و باطله مخلوط است، با استفاده از روش های کلی، ولی مناطق غنی از کانه، غالبا با روش های گزینشی استخراج می شود.

در روش های روباز به طور معمول فرصت استفاده از روش های انتخابی کمتر پیش می آید. به طور کلی، هر چه ژرفای معدن کاری بیشتر شود، هزینه ها و دشواری آن افزایش می یابد.
به طور کلی در شرایط کنونی، حجم تولید روزانه از عوامل مهم اقتصادی می باشد. برای بالا رفتن مقدار تولید، معدن کاری روباز توسعه می یابد. در
ایران ، معادن آهن (چغارت، چادر ملو، سنگان و ...) اغلب معادن بزرگ و فعال سرب و روی (انگوران، کوشک، ایران کوه، عمارت و...)، معادن مس پورفیری و همچنین بسیاری از معادن دیگر و همه ذخایر غیرفلزی، به روش روباز استخراج می شود و اغلب معادن کوچک فلزی و زغال سنگ کشور، به روش زیرزمینی استخراج می گردند و معدن کاران ایرانی، تجربه خوبی در استخراج معدن روباز و زیرزمینی دارند.

 

رشته کوههای نوع آند

 
 
 

مقدمه

کوههای آند ، نمونه به نسبتا ساده کمربند کوههای ناشی از زیرراندگی سنگ کره اقیانوسی مجاور یک حاشیه قاره است. شواهد اندکی دال بر زمینگان بر افزوده وجود دارد. ولی زمین شناسی کل رشته آند ، به نفضیل شناخته نشده و تغییرات قابل توجهی در ساختار و رفتار سنگ کره در طول این کمربند کوهها وجود دارد.

ساختار زمین شناسی عمومی کوههای آند پرو

آند در پرو دو کمربند چین خورده نقریبا موازی را در بر می گیرد.سن کوردیلرای غربی ، مزوزوییکترشیری وسن کودیلرای شرقی ، پالئوزوئیک پسین است. در جنوب پرو ، رشته ای چین خورده به علت در وسط قرار گرفتن فلات آلتی پلانو که شامل توالی ضخیمی از مولاسهای ترشیری است ، از هم فاصله می گیرند.
کوردیلرای شرقی مزوزوئیک در جنوب ، از تجمع ضخیم
شیل سیاه – کوارتزیت ساخته شده است ، در حالیکه در شمال، شامل رس سنگهای رخساره شیست سبز مربوط به پیش از اردویسین ، همراه با گنیسهایی است که ممکن است معرف پی سنگ انتقال یافته پرکامبرین باشد.

تصویر


کوردیلرای غربی مزوزوئیک- ترشیری در طول ، به حوضه رسوبی شرقی در بردارنده سنگهای اواری و کربنات چین خورده (میوژئوسینکلال) و گودال آتشفشانی – رسوبی (یوژئوسینکلاین) به نسبت دگر شکل نشده ، تقسیم می شود.

لرزه خیزی آند

الگوی عمومی لرزه خیزی و حل سازوکار کانونی زمین لرزه ها با فرورانش ورق صفحه نازکا به زیر آند همساز است. ولی ارزیابی تفصیلی رویدادهای دقیق تر مکان یابی شده ، نشان می دهد که شیبزون بنیوف ثابت نیست. شیب زون لرزه ای در مرکز وشمال پرو ، کم و حدود 10 درجه است.
در حالیکه شیب در جنوب پرو ˚30 است. در نتیجه ، گذر بین این دو ناحیه باید به صورت منطقه ای برشی یا صفحه پایین رونده واپیچیده باشد که انجام فرورانش را با زاویه های مختلف ممکن می سازد. به نظر می رسد که شیب زون بنیوف ، اداره کننده توپوگرافی و زمین شناسی نواحی رویی باشد در روی صفحه کم شیب ، آتشفشانی
کواترنر و نئوژن ناچیز است ، توپوگرافی به طور منظم ، از ساحل به قله آند افزایش می یابد و لرزه خیزی کم عمق ، ناحیه ای پهناور را فرا می گیرد. در روی صفحه ای با شیب تندتر ، آتشفشانی نئوژن و هولوسن وجود دارد. دره ای طولی سین کوردیلرای شرقی و غربی ایجاد شده است که رسوبهای آلتی پلانو را در برمی گیرد و لرزه خیزی به زوف بنیوف نسبتا باریی محدود است.

تصویر


مدل زمین ساخت صفحه ای آند

فلات شیب قاره آمریکای جنوبی و در زمان پالئوزوئیک پسین ، با رسوبهایی به ضخامت تا 15 کیلومتر پوشیده شد. برخی از این رسوبها ، از پوسته قاره ای واقع در غرب سرچشمه گرفته است که منشا و سازو کار ناپدید شدن بعدی آن روشن نیست. رسوبگذاری دریایی در کوردیلرای شرقی پیش از پرمین متوقف شد. زیرراندگی صفحه نازکادر زمان تریاس پسین- ژوراسیک پسین و پیش از جدایش آمریکای جنوبی از آفریقا شروع شد. با فوران بازالت و آندزیت و نفوذ اندکی گرانیت در غرب. فلات قاره پالئوزوئیک ، یک کمان آتشفشانی شکل گرفت. در زمان کرتاسه پسین – ترشیری پیشین ، یک رویداد کوهزایی جزیی به سمت شرق ، جایی که در تریاس – ژوراسیک فعال بود ، رخ داد و بخش عمده باتولیت آند بر اثر مذابهای گرانیتی حد واسط حاصل از منشاهای گوشته ای جایگیر شد. فشارش افقی ناشی از این جایگیری ، به سمت شرق به پوسته منتقل شد و چین خوردگی و فراخاست کوردیلرای شرقی را بوجود آورد. آن گاه مولاس آلتی پلانو با ضخامتی تا 7 کیلومتر نهشته شد. فعالیت آتشفشانی و پلوتونیسم که در زمان میوسن شروع شد ، مرحله جدید فعالیت آذرین را نشان می دهد. تنش فشارش حاصل از نفوذ ماگما ، سبب چین خوردگی و راندگی آلتی پلانو و کوردیلرای شرقی شد. در زمان پالئوزوئیک ، حدود 15 کیلومتر مولاس از کوردیلرای شرقی و غربی به آلتی پلانو وارد شده است. در کواترنری پسین فعالیت آذرین کاهش یافت ، تنشهای فشارش رها شد و در آلتی پلانو ، فروبوم تشکیل شد که به احتمال در پاسخ به نیروی مکش فرورانش بود. 

 

کوه تفتان

کوه تفتان نوعی استراتوولکان است. آتشفشان تفتان در زون ساختاری نهبندان - خاش ( کوههای خاور ایران ) ، در 50 کیلومتری شمال خاش و 99 کیلومتری جنوب - جنوب خاوری زاهدان قرار دارد.

 اطلاعات اولیه  

نمایی نزدیک از قله تقتان

ارتفاع این کوه از سطح دریا 3940 متر و نسبت به زمین های اطراف 2000 متر است.ساختار اصلی کوه شامل د قله مجزا است که بخش زین مانند و باریک به هم وصل می‌شوند. قله جنوب شرقی تا اندازه ای شکل مخروطی خود را حفظ کرده و بوسیله جریان گدازه آندزیتی ضخیم و جوانتر پوشیده شده است. لایه های خاکستری در این آتشفشان کم است و حد گسترش لاپیلی ها و آلگومرا هم زیاد نیست.

 دهانه آتشفشان تفتان  

دهانه‌ای با شیب تند در دامنه جنوبی قله این آتشفشان وجود دارد که قسمتی از آن بوسیله انفجار شدید و فرسایش بعدی خراب شده است. از دیوارهایی که شیب تند دارند فومرولهای زرد و سفید رنگ صوت‌زنان بالا می‌آیند که همراه با فومرولهای متعددی که از بلندترین قله کوه بیرون می‌آیند ابر سفید و مشخصی را تشکیل می دهند که از فاصله 100کیلومتری قابل روئیت است و منظره یک آتشفشان فعال را بخوبی نشان می‌دهند. گدازه های تفتان مساحتی معادل 1300 کیلومتر مربع را زیر پوشش دارند.

تصویرماهواره ای از کوه تفتان

  فعالیت آتشفشان تفتان  

نخستین تکاپوی آتشفشانی ، در بیست کیلومتری شمال باختری قله فعلی بوده و سپس مراکز دیگری در خاور این نقطه فعال شده‌اند. فعالیت این مراکز به صورت فورانهای انفجاری بوده و حاصل آن برشهای داسیتی و آگلومرایی است. آخرین تکاپوی انفجاری تفتان دو فاز انفجاری است که حاصل آن ایگنمبریت دامنه جنوبی (شمال ترشاب) و توفهای گسترده در دشتهای اطراف آتشفشان است.

اولین فعالیتی که شکل امروزی مخروط شمال غربی آن را درست کرده است، باید سنی قبل از پلسیتوسن داشته باشد. فعالیتهای گدازه‌ای تفتان ، در کواترنری صورت گرفته که شامل گدازه های آندزیتی است که بر روی توفهای قبلی ریخته‌اند.

 ویژگیهای ساختمانی تفتان  

تصویری از نحوه خروج گاز از تفتان

تفتان یک آتشفشان چینه‌ای است که از پائین به بالا شامل سنگهای آذر آواری و گدازه های داسیتی در زیر ، توف و ایگنمبریت در وسط و گدازه های اندزیتی در بالاست که در بین آنها آذر آواریها و گدازه های داسیتی از همه بیشتر است. در قاعده آتشفشان تفتان چین‌هایی با شیب تند وجود دارد که بیشتر از رسوبات فلینشن گسل خورده ائوسن و بالا آمدگیهای محلی کرتاسه فوقانی (به صورت مجموعه افیولیتی تظاهر می کند و تحت عنوان کالرد میلانژ خوانده می شود) تشکیل شده است. به نظر می‌رسد که آتشفشان تفتان پیچیدگی تاریخی بیشتری نسبت به دماوند دارد.

  سنگ شناسی تفتان  

جریانهای جدید و قدیم گدازه آتشفشان تفتان تقریبا یکنواخت و بیشتر شامل آندزیت است ولی این آندزیتها بیشتر از نوع آندزیت هورنبلنددار ، آندزیت هیپرستن‌دار ، داسیت و به مقدار کمتر دولریت هورنبلنددار بوده است.

  ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای آتشفشان تفتان  

نمایی از دامنه کوه تفتان

مطالعه شیمیایی سنگ و سنگ‌زایی سنگهای آتشفشان تفتان نشان می دهد که تفتان ، آتشفشانی کلسیمی-قلیایی یعنی از نوع کالکوآلکالن است که ماگمای آن در نتیجه نیروهای فشاری و فاز کوهزایی نئوژن حاصل شده است.

  آتشفشانهای بازالتی پیرامون تفتان

آتشفشان بازالتی تخت رستم در 20 کیلومتری جنوب تفتان و آتشفشان کوه چاه شاهی در شمال ایرانشهر ، از جمله بازالت‌های جوان کواترنری ایران هستند. بازالت‌های چاه شاهی بسیار جوان است به گونه‌ای که روانه های آن ، در مسیل ها ، هنوز به طور کامل تخریب نشده‌اند. در هر حال ، سن پرتوسنجشی این بازالت‌ها به روش پتاسیم - آرگون ، کمتر از نیم میلیون سال است که این سن نیاز به بازنگری دارد و سن های حدود چندده هزار سال پذیرفتنی است.

 نمای آتشفشانهای بازالتی پیرامون تفتان

گفتنی است که تفتان یکی از مراکز آتشفشانی کمان ماگمایی حاصل از فرورانش پوسته اقیانوسی عمان به زیر منشور بر افزاینده قاره‌ای مکران است. دو مرکز آتشفشانی دیگر این کمان ماگمایی عبارتند از : قله بزمان در شمال جازموریان و کوه سلطان در پاکستان.